«سلامت» با عینک «پزشکی»!
Health Through Medical Glasses
Mahdi Movahed-Abtahi
سلامت[1] بنابر تعریف «احساس رفاه جسمی-روحی-روانی-اجتماعی-معنوی و نه فقط نداشتن بیماری»[2] است کلیتی که باید در چند بُعد یا چند سطح تحلیل شود و رویکرد یک جانبه و نادیده گرفتن دیگر ابعاد منجر به انحراف معرفتی و شناختی می شود که اصلاح آن را ناممکن می نماید. تقلیل[3] هویت کلی انسان به یک یا چند بُعد و تأکید بر جسمانیت انسان و سلامت وی (نگاه زیست پزشکی[4]) منجر به سیطره نگاهی خاص بر واقعیت سلامتی می شود که شناخت و معرفتی غیرواقعی را ترویج می کند. این سیطره از محدوده پزشکی فراتر رفته و ساحتهای دیگر سلامت را نیز مبتلا می سازد.
فرآیندی که طبابتها[5] و تعاریف پزشکی را درباره آن رفتارها، پدیده های روانشناختی و تجارب حسی به کار می گیرد (که قبلاً هدف درمان طبی نبوده اند) «پزشکی شدن جامعه و سلامت»[6] نامیده می شود که منجر به تحمیل قواعد و حقوق و مقررات پزشکی و سیطره پزشکان در تصمیم گرفتن درباره آنها می شود. این فرآیند در گذشته «امپریالیسم پزشکی»، «کنترل پزشکی انحرافات اجتماعی»، و «کنترل پزشکی تغییرات اجتماعی» نامیده می شد.
سیطره پزشکی بر مسائل غیرپزشکی یک شبه اتفاق نمی افتد:
1) «مفاهیم و مسائل حوزه سلامت» «تعریف و تحلیل پزشکی» پیدا می کنند و با ادبیات و لغات و متون پزشکی فهمیده می شوند (تحول مفهومی) [7].
2) «نهادهای پزشکی»[8] طبق مقررات و ضوابط و ارزشهای خود برای این فهم های جدید «تصمیم می گیرند».
3) «ترس به خطر افتادن سلامتی» و «تقاضای رویکرد پزشکی» در مردم «القا می شود»[9].
4) «پزشکان»[10] برای تأمین و پاسخ به این تقاضاها «راهکارهای خود را تجویز می کنند»[11].
گرچه علائم پزشکی شدن در جوامع مختلف می تواند متفاوت باشد اما نشانه های زیر مهمترند: رشد و سیطره «نهادهای پزشکی»، پذیرش «عموم جامعه»، پزشکی شدن «وقایع زندگی» و «انحرافهای اجتماعی»، مشروعیت بخشی به «معرفتها و شناختهای القائی».
مثالهای زیر مصادیق آن می باشند:
1) اعتیاد[12] معضلی پیچیده و درهم تنیده است که حول وابستگی جسمی به مواد مخدر[13]شکل می گیرد اما پزشکان آن را بیماری قابل درمان با دارو معرفی می کنند.
2) قاعدگی[14] که در جمعیتهای مختلف با مشکلات جسمی و روانی مختلفی همراه است بعنوان یک ناخوشی پزشکی مطرح و با دارو درمان می شود.
3) زایمان[15] فرآیندی طبیعی از تولد نسل جدید آدمی بوده اما بعنوان فرآیندی مشکل آفرین، نیازمند تخصص خاص و مکان خاص، و نیازمند به مجوز خاص از نهادهای خاص تبلیغ می شود.
4) یائسگی[16] فرآیندی سالمندی است اما بعنوان مشکلی طبی معرفی شده که با داروهایی می تواند پیامدهایش برطرف شود.
5) بارداری و زایمان و سپس پدر و مادر شدن امری طبیعی است اما اکنون بارداری، نوع زایمان و این که چه کسی پدر یا مادر باشد با اجازه مراکز ناباروری[17] (تحت سیطره پزشکان) است.
6) زنا[18] و انحراف رفتاری در هر فرهنگی ضدارزش است، در منابع پزشکی بعنوان روابط نامشروع[19]، روابط جنسی کنترل نشده[20]، و رفتارهای پرخطر[21] بیان می شود تا ارزش منفی آنها را کم نماید.
7) ادعا می شود آزمایش ژنتیک و الگوی کروموزومی تعیین می کند چه زوجینی حق بارداری و داشتن فرزند دارند، چه کسانی نمی توانند گواهی رانندگی بگیرند، چه کسانی رفتارهای پرخطر یا ضداجتماعی یا خشن خواهند داشت و چه کسانی اختلال روانپزشکی (اسکیزوفرنیا[22]، جنون[23]، دو قطبی[24]، بیش فعالی[25]. . ) پیدا می کنند.
8) جراحان با جراحی بینی و صورت بر زیبایی زنان و دختران می افزایند.
پزشکی شدن سلامت و جامعه» پیامدهای نامطلوبی دارد که اصلاح آنها از حیطه «پزشکان» خارج است: منفعل شدن انسان، افزایش تقاضای القایی، عدم توسعه هویت، کنارگذاشتن ارزشهای فرهنگی و دینی، افزایش هزینه های سلامت، سرگردانی مردم، گروههای در معرض خطر[26] و بیماران بین تخصصهای پزشکی، عرضه/تقاضای سلامتی بعنوان «کالای اقتصادی»[27] و پزشک بعنوان «فروشنده»[28] و بیمار بعنوان «خریدار»[29]، افزایش خطرپذیری جامعه، و . .
[1] Health
[2] WHO`s Definition
[3] Reductionism
[4] Biomedical Approach
[5] Medical Practices
[6] Medicalization
[7] Conceptual Reformism
[8] Medical Institutions
[9] Induced Demand
[10] Physicians
[11] Physician Prescription
[12] Addiction
[13] Opium
[14] Menstrual Cycle
[15] Childbirth or Delivery or Partum
[16] Menopause
[17] Infertility Centers
[18] Adultery
[19] Illicit Behaviors
[20] Un-Controlled Sexual Behaviors
[21] High Risk Behaviors
[22] Schizophrenia
[23] Mania
[24] Bipolar
[25] Attention-Deficit Hyperactivity Disorder
[26] High Risk Groups
[27] Commercial Commodity
[28] Seller
[29] Customer